آدابی كه بهمرور زمان بخشی از آن به فراموشی تاریخ سپرده میشود و بخشی دیگر در طول تاریخ متولد میشود. مرور آداب فراموششده این ایام میتواند خاطرهانگیز باشد.
ملانصرالدین هم با دو انگشت سبابه و میانی به سوی او نشانه میرود. دانشمند برمیخیزد، ازملانصرالدین تشکر میکند و به شهر خود بازمیگردد. مردم شهرش از او درباره ی گفتگویش میپرسند و او پاسخ میدهد که ...
. . . . و آن روز خطبه و نمازِ عید کردن به مِنا رسمْ نیست، و مصطفی ـ صلی اللّه علیه وسلم ـ نفرموده است. روز دهم به مِنا باشند و سنگ بیندازند و شرحِ آن در مناسکِ حج گفته اند. دوازدهمِ ماه، هر کس که عزم بازگشتن داشته ...
و از مصر تا مکه، بدین راه که این نوبت آمدم، سیصد فرسنگ بود، و از مکه تا یمن دوازده فرسنگ. و دشتِ عرفات در میان کوههای خُرد است چون پشته ها. و مقدار دشتْ دو فرسنگ است در دو فرسنگ. در آن دشت مسجدی بوده است که ابراهیم ...
مردم یمن که به حج آیند، عامّه آن، چون هندوان، هر یک لنگی بربسته، و مویها فروگذاشته، و ریشها بافته، و هر یک کتاره قطیفی، چنانکه هندوان، در میان زده. و گویند اصل هندوان از یمن بوده است. و کتاره قتاله بوده است معرّب ...
بئر زمزم از خانه کعبه هم سوی مشرق است، و بر گوشه حجرالاسود است. و میان بئر زمزم و خانه چهل و شش ارش است. و فراخیِ چاه سه گز و نیم در سه گز ونیم است. و آبش شوری دارد لیکن بتوان خورد.
و دیوارِ خانه همه به تخته های رخام پوشیده است از الوان. و بر جانب غربی، شش محراب است از نقره ساخته، و به میخ بر دیوار دوخته. هر یکی به بالای مردی، به تکلّف بسیار، از زرکاری و سواد سیم سوخته و چنان است که این محرابها ...
آب چاههای مکّه، همه، شور و تلخ باشد، چنانکه نتوان خورد، اما حوضها و مصانعِ بزرگ بسیار کرده اند، که هریک از آن به مقدار ده هزار دینار برآمده باشد. و آن وقت به آب باران که از دره ها فرو می آید پر می کرده اند. و در ...
و در رجب سنه أربعین و أربعمائه (440) دیگر بار مثالِ سلطان بر خلق خواندند که: «به حجاز قحطی است و رفتن حجاج مصلحت نیست. بر خویشتن ببخشایند. و آن چه خدای، تعالی فرموده است بکنند.» اندرین سال نیز حاج نرفتند.
یکشنبه، ششم ذی الحجه، به مکه رسیدیم. به باب الصفا فرو آمدیم. و این سال به مکه قحطی بود. چهار من نان به یک دینارِ نیشابوری بود. و مجاوران از مکه می رفتند. و از هیچ طرف حاج نیامده بود. روز چهارشنبه به یاری حق ـ سبحانه ...
مدینه رسول اللّه ـ علیه السلام ـ شهری است بر کناره صحرایی نهاده و زمینِ نمناک و شوره دارد و آب روان است اما اندک و خرماستان است. و آن جا قبله سوی جنوب افتاده است. و مسجد رسول اللّه ـ علیه الصلاة و السلام ـ چندان ...
غرّه شهر ذی القعده از مصر بیرون شدم و بیستم ماه به قلزم رسیدیم و از آن جا کشتی براندیم، به پانزده روز به شهری رسیدیم که آن را جار می گفتند و بیست و دوم ماه بود. و از آن جابه چهار روز به مدینه رسول اللّه ـ صلی الله ...